دل رفته به باد زدست عشقم  من دیوانه و مجنون زمونای خود نوشتم

 ای عشق من ای دوست ای یارای مونس من مونای تن ناز

یادت نرود خلدبرین را  خاطراتمان زیباترین را

آن جاری رود پشت بوستان با دو پای خیس دلی هراسان

آن هراسی که نوشتم چنین استرفتن مونا و غم در دل نشین است

ای امام رضا حاجت روا کن دل من و مونای خود زغم رها کن

مونای خوشکلم خیلی جوشت دارم-این شعر هم خودم نوشتم-میدونم زشته اما دیگه تحملش کن

مــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــاچ

جوشت دارم توپولیی

ختم صلوات برای براورده شدن حاجت

اگر کسی حاجتی داشته باشد‍ٍ نیت می کند یا به زبان  می گوید که چنان چه حاجتم تا فلان مدت براورده شود 14 هزار صلوات می فرستم و هر هزار صلوات برای یکی از معصوین(ع) هدیه باشدوچنانچه حاجت براورده شد فورا اقدام به ذکر صلوات کند

----------------------------------------------------------------------------------------------------------------

ختم صلوات برای حاجت در 3 شب جمعه

در کتاب معراج المومنین /امده ثلث آخر شب جمعه . دو رکعت نماز حاجت بخوانید.بعداز نماز . صلوات بفرستید سپس بگوئید : بسم الله الرحمن الرحیم و صد بار صلوات بفرستید .سه شب جمعه آن را تکرار کنید.انشااله حاجت روا خواهید شد

یا ضامن آهو شده به قلب من یاد شما

دلا رو شیدا میکنه پنجره فولاد شما

گنبدتون سقف بهشت

روی دلعاشق نوشت

تو کلمات سرنوشت

ضامن آهو  ضامن آهو

تو بسترش ملتهبه تا که جمالش برسه

بمیرم که اتش داره اونو اذییت میکنه

کعبه ی عشق عاشقاست مقام مشهد الرضا

میگن:هرکسی که کربلا میره از حرم رضا میره

میلاد پر خیر وبرکت حضرت علی ابن موسی الرضا (ع)آق و سرورم رو به همتون تبریک میگم

امیدوارم هرکسی که مشکلی داره به حق ابوالفضل وامام رضا حل بشه.البته روزی 100 صلوات نذر کنید و بفرستین .مطمئن باشین که مشکلتون حل میشه

موفق باشین

در جوانی تا توانی یکدل و یکرنگ باش قالی از صد رنگ بودن زیر پا افتاده است

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

چندیست که بیمار وفایت شده ام در بستر غم چشم به راهت شده ام این را تو بدان اگر بمیرم روزی مسئول تویی که من فدایت شده ام

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

وقتی که خدا داشت منو بدرقه می کرد بهم گفت: جایی که میری مردمی داره که میشکوننت ، نکنه غصه بخوری ، من همه جا باهاتم تو تنها نیستی تو کوله بارت عشق می ذارم که بگذری، قلب میذارم که جا بدی ، اشک میدم که همراهیت کنه و مرگ که بدونی برمگردی پیشم

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

درد را از هر طرف نوشتم درد بود

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

آن که آرزوی سروری دارد باید هنر بسیار داشته باشد

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

 همیشه کسی هست برای محبت و برای امید دادن،تو را میگویم تورا ای منادی عشق و محبت،ای که با دم مسیحاییت روحی از عشق و امید به زندگی در من دمیدی.تا کنون از همگان می شنیدم شقایق اثوه ی عشق و دلدادگیست،اما تو به من فهماندی نسترن بهترین و عاشق ترین و مهربان ترین نماد عشق است.عشقی نه آتشین و زود گذر بلکه عشقی ماندگار و فراموش نشدنی

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

اولین مرحله شناخت آفرینش همانا خرد است چشم و گوش و زبان سه نگهبان اویند که لاجرم هر چه نیکی و شر است از همین سه ریشه می گیرد .و افسوس که بدنبال کنندگان خرد اندکند باید که به سخن دانندگان راه جست و باید جهان را کاوش نمود و از هر کسی دانشی آموخت و یک دم را هم برای آموختن نباید از دست داد

آخ که چقدر زود میگذره

سه شب پیش بود که خونه ی هدا (خواهر مونا)بودیم-من بد جوری حوس قیلون(قلیون)کرده بودم اما مجتبی (شوهر هدا)قیلونشونو شکونده بود-حدود ساعت 9 شب بود که یهو منو جو گرفت و با مونا پاشودیم رفتیم بیرون دنبال قیلون -مجتبی گفت 200 متر بعداز فلکه هست.ما رفتیم بعداز فلکه اما پیدا نکردیم-رفتیم جلو تر خوردیم به چهارراه ریشمک .توی همون راهی که داشتیم میرفتیم از در خونه ای رد شدیم که یه سگ توی خونه بود که یهو پارس کرد -مونا پرید بالاو منم از ترس مونا خندیدم .یهو وسط خیابون دویدیم و از خنده ترکیدیم.خلاصه من اونشب (گلاب به روتون)دستشوئی شدیدی داشتم .چون مجتبی گفت همین نزدیکیا قیلون هست من به مونا گفتم بریم برا قیلون و بیایم بعد میرم دستشوئی.خلاصه داشتم میترکیدم.دیگه بی خیال قیلون شده بودیمو یه تاکسی گرفتیم و داشتیم می اومدیم خونه که من از راننده پرسیدم قیلون کجا گیرمون میاد .گفت شهرک والفجر هست .گفتم بریم بگیریم.ما رفتیم قیلون خشکلی با دوتا تنبکو نعنا و ه توت فرنگی گرفتیم و اومدیم خونه .

حالا من دلم برا اون روزایی که با مونا بودم تنگ شده.کاشکی الان پیشم بود

از راه دور میبوسمت عزیز خوشکلم

دوستت دارم توپولیییییییییییییی

خواستم خودمو گول بزنم :

همه ی خاطراتمو  انداختم یه گوشه ای و گفتم فراموش

ته قلبم یه چیزی خندیدو گفت:

یادمه  

شمع دانی به دم مرگ به پروانه چه گفت

گفت ای عاشق دیوانه فراموش شوی

سوخت پروانه ولی خوب جوابش را داد

گفت:طولی نکشد تو نیز خاموش شوی

-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

فرقی نمیکنه گودال آبی کوچک باشی یا اقیانوسی بی کران

زلال که باشی آسمان در برابر تو ابریست

می‌خواهمت چنان که شب خسته خواب را
می‌جویمت چنان که لب تشنه آب را
محو توام چنان که ستاره به چشم صبح
یا شبنم سپیده‌دمان آفتاب را
بی‌تابم آنچنان که درختان برای باد
یا کودکان خفته به گهواره تاب را
بایسته‌ای چنان که تپیدن برای دل
یا آنچنانکه بال پریدن عقاب را
حتا اگر نباشی، می‌آفرینمت
چونانکه التهاب بیابان سراب را
ای خواهشی که خواستنی تر ز پاسخی
با چون تو پرسشی چه نیازی جواب را

و قاف
حرف آخر عشق است
آنجا که نام کوچک من
آغاز می‏شود!